شهرادشهراد، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

شهراد شیرکوچولوی ما

بعد چی خواب میچبسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  حسابی چبسید.... چی؟ خواب دیگه... اگه گفتین بعد چی خواب می چبسه؟   در ادامه می گم:   اله ... لفتم استخل.... منو راه ندادن آخه گفتن هنو کوچویو ام وتازه ملد هم هستم ای بابا.. خلاصه نی دونم چی شد یه مهلبون راه داد بلم الته من قبلش اونکه منو راه نداد...کیو..کیو... کوشیدمش   لفتم توی استخل کلی آب بازی کلی جیغ وبازی ... آّبم خولدم دوبال بعدش تو سالن یهو جیش کلدم مامانیم کلی سلخ شد   آخلش وقتی پام به ماشین رسید خوووو خوووو خوووو ...لالا ...چه خوابی! کیف کلدم اما مامانی ساکت بود ینی خو...
30 فروردين 1391

این روزای ما

این روز ها... یه دوچرخه ... یه اسب... جعبه ابزار... چند تا کتاب... کارتون همه ریخته توی حال... و شهراد تموم لحظه هاشو با همین ها میگذرونه   اما امروز صبح: شهراد که جیش زده توی شلوارش ومن متوجه نشدم داشتم باهاش بازی می کردم :مامانی بخند : مامانی نا لاحت نشو اااااا شهراد شلوارت چرا خیسه : آب لیخت آب از کجا اومد : اونجا کجا مامانی؟؟؟ :مهد کودک !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! :مامانی بخند... نالاحت نشوووو.بلیم دشویی باشه آخه چی بهت بگم شیرین زبونم     شهراد اینجا رو گلد نکن آشغاله پات کثیف میشه : مامانی یواشکی اومدم=از کنارش رد شدم لگد نکردم آشغال رو   ...
28 فروردين 1391

خصوصیات شهراد وگفته هاش

شهی عزیزم نفسم دنیا رو باتو عوض نمی کنم دوستت دارم   ادامه حرفهای شیر کوچولو حرفهایی برای گفتن هست نمشته کنم=بنویسم نگاشی=نقاشی کوشیدم=کشتم دوخرچه=دوچرخه سگ اشگال=سطل آشغال آلوته=الوده  ازازه میدی=اجازه میدی   من دیگه ملد (مرد!!!) شدم=وقتی میخواد بره جیش کنه من قبی(قوی) شدم=وقتی غذا میخوره(بافیگور بازو)   وقتی غذایی رو بالذت میخوره یه حرکت خاص داره تکون هایی از کمر به سمت بالا وحرکت تایید سر!   وقتی چیزی ازم میخوادکه ممکنه بهش ندم= عزیزم ...میدی؟؟   وقتی من خوابیدم=با دستای کوچولوش دست و صورتمو نازی میکنه وبا سر م...
17 فروردين 1391

قصه شهی و جعبه آرزو

یه کم ملیض بودم ابن روزا.....   اونقد شلبت خولدم تا یه کم خوب شدم           شهی وجعبه آرزو    توی اتاق ، روی تخت ، بله........   جعبه آرزوهام اونجا بود   حالا مامان کو؟؟؟؟؟؟   زهرا داره ظرف میشوره .   این منم که سر گرم وخوشحال از ....     از چی؟    از جعبه آرزو در ادامه حرفهای شیر کوچویو.....         شهی وجعبه آرزو    توی اتاق ، روی تخت ، بله........   جعبه آرزوهام اونجا بود   حا...
15 فروردين 1391

بازی میکنم.... لج بازی هم میکنم...

  یه وقتایی لج بازی میکنم از نوع شدیدش توجه بفرمایید:   اینجا استارت لج بازیمه {مبالک این دو(پستونک جدیدمه) }   دالم اوج میگیلم توی لج.....   بقیه لجبازی هام در ادامه حرفای شیر کوچولو     اینجا استارت لج بازیمه {مبالک این دو(پستونک جدیدمه) } دالم اوج میگیلم توی لج..... خوب خسته شدم مامانی مشغول عکاسیه یه کم استراحت میکنم دوباله شروع ... لج... لج... لج...لجبازییییییییییییییی یه کم فکل میکنم ..... اها....گریه بهتره ........... ینی جواب میده؟؟؟؟؟؟؟؟؟...
15 فروردين 1391

اولین باری که گریه نکردم.... ایشگاه

 حسنی میای بریم حمون... سرتو میخای اصلاح کنی... میخام میخام بله دیگه بزگ (بزرگ) شدم آشگا(ارایشگاه) رو دوست دالم   حرفهاوعکسهای شیر کوچولو در آرایشگا در... ادامه حرفهای شیر کوچولو  حسنی میای بریم حمون... سرتو میخای اصلاح کنی... میخام میخام بله دیگه بزگ (بزرگ) شدم آشگا(ارایشگاه) رو دوست دالم مامانی رو سوپرایز کردم    کی گفته لج میکنم؟   خوشحال هم هستم   ببین میخندم   ا.... عمو نکن..نکن... دردم می آد   لطفا مدل فشن دلست (درست) کنید  تازه عمو ماچمم کلد(کرد) ...
15 فروردين 1391

کوشیدم...کیو... کیو...

  وقتی مامانی داره به کاراش میرسه وبه من توجه نمی کنه منم دست به کار میشم ابل (اول) عنک میزنم تفنگم هم میگیلم مامانی دستا بالا کیو کیو کوشیدم(کشتم)   خوب ماما حالا نگام میکنه بوسم میکنه میگم : دوست هستی؟ میگه : آله خیالم راحت که شد میرم سراغ بازی   نبشته مامانی: ------------------------------------------------------------------------ توجه: 1. عینک رو چرا برعکس گذاشتی 2. دیگه نگو به من بچه بد ... میدونم از کجا یاد گرفتی 3.خونمو چرا ریخت وپاش کردی آخه سبد اسباب بازیه؟ 4. عاشق این تیریپتم ... دوستت دارم ... ...
15 فروردين 1391

دین .... دین... گیتال میزنم

دین... دین.... دین.... دین....(دینگ) عاشق گیتال (گیتار) مامان زهرا هستم بعد از جعبه آرزو  الان ... دیگه دوست دارم فقط ... دین دین کنم همراه با زدن  هم میخونم کلا شادم... مامان نوشت: نمیدونم ٰ؛ شهراد عزیز این روزها رفتارت خیلی متفاوت شده مثلا جعبه ابزار همیشه توی کمد بود وشما میدیدی یا گیتار...  فکر کنم یکدفعه طرز فکرت رو عوض کردی ،حس کردی بزرگ شدی و دلت میخواد مستقل باشی ...... شاید هم ... نیدونم کارات خیلی بانمکه ...   تکیه کلامت اینه :   اجازه است دین دین کنم(گیتار بزنم)   این اجازه ها ما...
17 اسفند 1390

دکتر شهراد

من یه دکتلم نام: آ دکتل شهی (شهراد) منو به نام شیل کوچویو میشناسید عکسای منو حتما ببینید    شاید بخواین شما رو ویزیت کنم      عکسام در ادامه حرفای شیر کوچولو ست       سلام به مطب دکتل موچولو خوش اومدید از وقتی مامانیم وسایل دکتری رو بهم داده تصمیم گرفتم آ دکتر بشم خوب دکتلم دیگه اول مریض رو خوب معاینه میکنم آمپول رو حتما باید بزنم ببخشید من زیر پپو(پتو) هستم نمی خوام بجه ها از من بترسن!آماده ای هاپو   حالا در بخش مراقبت ازش مواظبت میکنم خیلی خوشحالم هو.....هو.... یادتون باشه من یه شیل کوچ...
26 بهمن 1390