شهرادشهراد، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

شهراد شیرکوچولوی ما

خصوصیات شهراد وگفته هاش

1391/1/17 12:34
نویسنده : مامانی زهرا
526 بازدید
اشتراک گذاری

شهی عزیزم

نفسم

دنیا رو باتو عوض نمی کنم

دوستت دارم

 

ادامه حرفهای شیر کوچولو حرفهایی برای گفتن هست

نمشته کنم=بنویسم

نگاشی=نقاشی

کوشیدم=کشتم

دوخرچه=دوچرخه

سگ اشگال=سطل آشغال

آلوته=الوده

 ازازه میدی=اجازه میدی

 

من دیگه ملد (مرد!!!) شدم=وقتی میخواد بره جیش کنهخجالت

من قبی(قوی) شدم=وقتی غذا میخوره(بافیگور بازو)

 

وقتی غذایی رو بالذت میخوره یه حرکت خاص داره

تکون هایی از کمر به سمت بالا وحرکت تایید سر!

 

وقتی چیزی ازم میخوادکه ممکنه بهش ندم=

عزیزم ...میدی؟؟

 

وقتی من خوابیدم=با دستای کوچولوش دست و صورتمو

نازی میکنه وبا سر میاد توی صورتم ... آی داغون شدم

دیگه دماغ برام نمونده

 

وقتی یکی رو دوست داره= بغل بوس بوس میگه دوستت دالم

 

بعد از غذا=الا شک (الهی شکر) دس شما نکنه

 

وقتی کار بدی میکنه من ناراحت میشم= مامانی ناراحت نشو بخند

 

شهراد بگو عافیت باشی... میگه: عایت باشی... به سلامت!

 

 

....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

الهام مامان لنا
17 فروردین 91 12:57
سلام جوجو میای کشتی کج؟؟؟!!!!!


بیا الان قبی شدم و ناخون هم دالم نمی تلسی که الام جون؟؟؟
سحر مامان سورنا بلا
17 فروردین 91 15:33
قلبونت بره خاله که دیگه ملد (مرد) شدی!!!! یه فیگور برا م بگیر ببینم ؟ قد تمام دنیا دوستت دارم
دادا سورنا تقدیم می کند
17 فروردین 91 15:34
دادا چطولی؟ با ما که قهل نیکنی؟ چرا عکسای خوشگلتو نزاشتی؟
بابای دوقلوها
17 فروردین 91 16:02
الهی الهی دکی عزیز شیرین زبونی دیگه. من دیگه ملد (مرد!!!) شدم=وقتی میخواد بره جیش کنه دوست دالیم شهی
فریبا
17 فروردین 91 17:08
الهی من فدای اون سطل آشغال گفتنت!!!
واای چقدر شیرینه حرف زدنش... یعنی رایین من کی زبون باز می کنه؟!!


اره جون اگه میخوای زود تر حرف بزنه همیشه با پسملی حرف بزن این تجربه خودمه (ننه)...
فریبا
17 فروردین 91 17:09
عزیز دل هزار تا بوس واسه خودت و مامانی خوبت......
بابای ارشیا خان
17 فروردین 91 17:35
خدایا این شیر کوچولو رو بزرگش کن به ما هم فرصتی بده تا روزی روزگاری بشینیم کنارش و بهش بگیم که این مامان خانمی چطور کلمات شیرین شهرادش رو می نوشت . خدایا شهراد و ارشیا و همه بچه ها رو عشق بده یادشون بده که ناز این بابا مامانها رو با لبخندهاشون بکشن .


مامان علي خوشتيپ
17 فروردین 91 19:17
قربون شيرين زبونيات بشمممممممممممم
نسترن(مامان نیروانا)
18 فروردین 91 10:27
جیگرررررررررررررری به خدا...کی دختر منم بگه دستت درد نکنه تا تمام خستگی دنیا از تنم بیرون بیاد...قربون الا شک گفتنت
مامان سارینا
19 فروردین 91 8:09
قربونت برم خاله که خیلی خوشمزه حرف میزنی . دوستت دارم شیر کوچولوی عزیزممممممم . ایشالله زنده باشی گل پسر خوب . مامان زهرا شهرادی رو از طرف من یه عالمه ببوس اون دستای کوچولوی مهربونشو هم حتما بوس کنیدددددددد . گل پسر الا شک که بزرگ شدی خاله


خاله مهربون ممنون
مامان رها
19 فروردین 91 9:45
وای خاله قربون اون حرف زدنت بشم این همه حرف بلد بودی و مامان تا حالا نگفته بود قربونت برم
چقدم قشنگ حرف می زنی وای قربون اون تک تک لغلاتی که می گی بشم
راستی از کی شروع به حرف زدن کرده


یادم نی خیلی وقته اما الان دیگه رفته به اوج
مامان آنیسا
19 فروردین 91 10:37
ای جوووووووون چقدر شیرین زبونه
مامان آنیسا
19 فروردین 91 10:40
به من رمز نمیدی مامانی
سحر مامان اهورا
19 فروردین 91 12:46
کجایی خبری ازت نیست؟
دوستت دالم خاله جون


مردسه بودییییییییییییییییم
سحر مامان سورنا بلا
19 فروردین 91 12:48
درد وبلات ،غصه هات به جونم
نزار بیشتر از این چشم به رات بمونم....


همیشه عزیزترینی برام
مامان متین
21 فروردین 91 21:44
عزیز من چه جیگر حرف میزنی اگه پسر خودم بودی تا حالا کلی گازت گرفته بودم که این قده شیرین حرف میزنی.