اگر فرصت داشتم....
وقتی میرم مهد کودک شهراد و بگیرم چند تا جمله که
روی تابلوست منو وادار میکنه چشم ازشون بر ندارم
دلم میخواد به همه مامان وباباها ی دنیا بگم :
فرصت رو از دست ندید....
هرگز نمی گم اگه فرصت داشتم....
آلان بهترین فرصته.....
درادامه حرفای شیر کوچولو میبینیم اگر فرصت داشتم....
اگر فرصت داشتم....
اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم، به جای آن که
انگشت اشاره ام را به سمت او بگیرم، در کنار او می نشستم،
انگشت هایم را در رنگ فرو می بردم و با او نقاشی می کردم.
اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم، بیشتر از آن که
به ساعتم نگاه کنم، به او نگاه می کردم.
اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم، به جای اصول
راه رفتن ، اصول پرواز کردن و دویدن را با او تمرین می کردم.
اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم، از جدی بودن
دست برمی داشتم و بازی را جدی می گرفتم.
اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم، با او در مزارع
می دویدم و با هم به ستارگان خیره می شدیم.
اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم، کم تر سخت
می گرفتم و بیشتر تأییدش می کردم.
اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم، اول احترام به
خودش را به او می آموختم و بعد احترام به دیگران را .
اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم، بیشتر از آن که
عشق به قدرت را یادش بدهم، قدرت عشق را یادش می دادم.
نوشت...
خدا کنه هیچ فرصتی رو از دست ندید