وقتی مامان بی طاقته... خوابش نمی اد
خواب عجیبی سالهاست در گیرم کرده
دستهایی که ناجی من هستند
وقتی دارم غرق میشم
وقتی دارم از لبه یه پرتگاه به پایین پرت میشم
وقتی دارم می خورم زمین
وقتی گریه می کنم
وقتی هیچی کسی نیست ...تنهایی داره ....
وقتی....
توی همه این خوابها
یه دست...
دستامو گرفته ونجاتم داده
کابوس هام این طوری تموم میشد ... میشه...
نکنه تعبیر خوابهایم دستهای کوچولوی تو...
محکم گرفتم با تو بمونم
برای تو می مونم
برای تو می مونم
برای تو می مونم
پشت این جمله رازی به اندازه سالهایی است که این دست ها
دست مردی بشه ....
که...
خوابمو تعبیر کنه
کاش به اندازه بستن وباز کردن چشمهایم بود
رشد دستهای کوچکت در دستانم.
کاش...
بی طاقتم...
کاش.
مامانی بولو بخواب ساعت 3 شد ها فلدا زود بیدال میشم بیدالت می کنم هااااااااا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی