رنگ اینککی جمعه ما این رنگه...
رنگ این یکی جمعه ما هم این رنگی شده
در ادامه....
آقا شهراد کجا رفتی؟
بابول اس...(بابلسر)
کله سحر از خواب بیدار شدی
منم به خاطر اینکه بقیه رو از خواب بیدار نکنی اوردمت
ساحل یه گشتی بزنیم
اسمشو گذاشتم ساحل آرامش زیباست نه؟
زمزمه های شهرادی عزیزم وقتی دست کوچولوش تو دستم بود و قدم می زدیم:
مامانی می خنده. نالاحت نیست
اینجا زیباست مگه نه؟
من دوستت دارم مامانی
آیا واقعنا توی کوچولو این همه چیزها رو می فهمی؟
دوستت دارم تنها بهانه زندگیم
رنگ این جمعه هم این رنگه سرخ ..صورتی ...
ماجرای پیشی لای گل ها
آقاشهراد که هیچ وقت رخ نمی ده واسه عکس
منم گول مالیدم سرشو گفتم پیشی لای گل هاست
بیا ببین .... اینم کله پا شدن شهی در حین جستجوی پیشی
و فریاد که
: مامانی کمک استادم تو پیشی
(افتادم توی گلی که پیشی توشه)
خداوندم شکرگذاری خالصانه ام را با یه دنیای پر از احساس وزیبایی پذیرا باش
اینجا برا اینکه یه لحظه واستی ازت عکس بندازم
دیگه نگفتم پیشی ....
از خیرش گذشتم خودت دنبال زنبور می گشتی
وماجرای پیدا کردن پیشی و کله پا شدن
یه بار دیگه تکرار میشه
و از خیر پیدا کردن پیشی میگذریم
شهراد حاضری فوتبالیست شدن رو امتحان کنی؟
اینم تیریپ مامان کش!
شکار لحظه ما هم این لاکی کوچویو ست
که در برابر دست کوچویو شهرادی
بازم کوچویوست
قولبون خدا .....و قولبون دستای کوچویوت.....
جدیدنا مثل امروز که ماشین عروس میبینی
خیلی ذوق زده می شی
فقط دوتا کلمه : آجخون علوس (آخجون عروس)
اینجام هر چه گفتیم بیا ....
نشستی و داشتی عروس نگاه می کردی....
شهراد... شهراد.... بیا..... ما رفتیم.....
: علوس ببینم!
اینهم جمعه رنگی
برا همه بندگان خداوند آرزوی آرامش میکنیم
و روز های رنگی را برا یتان آرزو داریم.
مامان و شیر کوچولو